آدرس کانال تلگرام موسسه @iihsep

  •  » مطالب علمي
  •  » استرس در محيط کار
  • استرس شغلي چيست؟

    استرس شغلي را مي توان روي هم جمع شدن عامل هاي استرس زا و آنگونه وضعيت هاي مرتبط با شغل دانست که بيشتر افراد نسبت به استرس زا بودن آن اتفاق نظر دارند. براي نمونه، يکي از وضعيت هاي پراسترس و مرتبط با شغل اين است که از يک سو کارگر يا کارمند در معرض خواست ها يا فشارهاي زياد در محيط کار قرار بگيرد و از سوي ديگر براي برآوردن اين خواست ها وقت محدودي در اختيار داشته باشد و طبيعي است که چون نمي تواند از پس انجام آنها برآيد با ايرادگيري هاي پي در پي سرپرستان روبه رو مي شود. به بيان ديگر، استرس ناشي از شغل، استرسي است که فرد معيني بر سر شغل معيني دستخوش آن مي شود. در اين تعريف چند نکته نهفته است: شخص شاغل تا چه اندازه از تجربه برخوردار است (کارآزموده است يا تازه کار)، ميزان قدرت و ضعف او در مقابله با شرايط موجود چقدر است و چه نوع شخصيتي از خود در محيط کار نشان مي دهد.
     
    اين تعريف ها هريک در نوع خود مناسب است، زيرا يکي به جنبه هاي معيني از محيط کار تاکيد دارد و ديگري به ويژگي ها و جنبه هاي معيني از شخصيت فرد توجه مي کند. با اين حال، در اين دو نوع تعريف يک نکته از قلم افتاده است و آن تاثير متقابلي است که شخص بر محيط و محيط بر شخص دارد. ازاين رو تعريفي که از استرس شغلي ارائه مي شود چنين است: کنش متقابل بين شرايط کار و ويژگي هاي فردي شاغل به گونه اي است که خواست هاي محيط کار (و در نتيجه، فشارهاي مرتبط با آن) بيش از آن است که فرد بتواند از عهده آنها برآيد.
     
    عوامل استرس شغلي در محيط کار
    عوامل استرس شغلي در محيط کار عبارتند از: ويژگي هاي نقش، ويژگي هاي شغل، روابط ميان فردي، جو و ساختار سازماني، راه و روش هاي مديريت منابع انساني و فن آوري و خصوصيات مادي
       
     ويژگي هاي نقش
    شناخت عامل هاي روان شناختي محيط کار را روشي مي دانند که از آن راه مي توان درک درستي از استرس شغلي به دست آورد. در اين باره، پژوهشگران، به ويژه با استفاده از نظريه نقش سعي کرده اند مسائل مربوط به استرس را شناسايي کنند و دريابند که فشارهاي ناشي از نقش تا چه اندازه در پديد آمدن استرس شغلي تاثير دارند. بنا بر نتيجه اين پژوهش ها، چهار نوع ويژگي براي نقش برشمرده اند: ابهام نقش، گرانباري نقش، کمباري نقش و ناسازگاري نقش.
        1– ابهام نقش: يکي از عامل هاي محيط کار که ممکن است منجر به استرس شغلي شود، ابهام نقش ناميده شده است. ابهام نقش را به عنوان يکي از ويژگي هاي نقش چنين تعريف کرده اند: وضعيت شغلي معيني که در آن پاره اي اطلاعات لازم براي انجام شغل به طور مطلوب، نارسا يا گمراه کننده اند (درنتيجه فرد نمي داند که چه انتظاري از وي براي انجام شغلش دارند.) ابهام نقش درواقع زماني به استرس منجر مي شود که فرد را از بهره وري و پيشرفت باز مي دارد.
        2–
    گرانباري نقش: يکي ديگر از ويژگي هاي نقش که آن را منشا ديگري براي استرس شغلي مي دانند گرانباري نقش است. به اين معني که اگر فرد نتواند از پس انجام کاري که بخشي از شغل معيني است برآيد، دچار استرس خواهد شد.
        3–
    کمباري نقش: يکي ديگر از ويژگي هاي نقش را که در شغل هاي معيني موجب استرس در کارکنان مي شود، کمباري نقش ناميده اند؛ يعني، وضعيتي که در آن از مهارت هاي شخص به طور تمام و کامل استفاده نمي شود. به بيان ديگر، مهارت ها و توانايي هاي فرد کمتر از اندازه ممکن به کار گرفته مي شوند. درحالي که گرانباري نقش گوياي خواست هاي زيادي است (که به شاغل تحميل مي شود)، کمباري نقش حکم محدوديت و بازدارندگي را دارد. به طور کلي، مي توان گفت که کمباري نقش زماني پيامد ناخوشايند دارد که توان کارکنان بيش از آن باشد که براي شغل محول به آنها لازم است.
        4–
    ناسازگاري نقش: طي بررسي هاي انجام شده، علاوه بر ابهام نقش، ناسازگاري نقش را نيز عامل ديگري شناخته اند که ممکن است به استرس ناشي از کار منجر شود. مي توان گفت ناسازگاري نقش، زماني رخ مي دهد که تن دادن به مجموعه اي از الزام هاي شغلي با پذيرش مجموعه ديگري از الزام هاي شغلي، مغاير يا به کلي ناممکن است. مانند حسابدار شرکتي که از او خواسته شود حساب هاي خلاف واقع درست کند يا به اصطلاح حسابسازي کند تا مالياتي را که به شرکت تعلق مي گيرد، کاهش دهد.
     
    ويژگي هاي شغل
    ويژگي هاي شغل نيز از جمله عوامل ديگري است که ممکن است منجر به استرس شغلي شود. نتايج به دست آمده از تحقيقات و بررسي ها گوياي آن است که جنبه هاي معيني از محيط کار در استرس شغلي نقش دارند. اين ويژگي ها چهار دسته گوناگون را تشکيل مي دهند که به طور خلاصه عبارتند از: آهنگ کار، تکرار کار، نوبت کاري و ويژگي هاي مربوط به وظيفه

    روابط کار ميان فردي
        
    کيفيت روابط کارکنان در محيط کار، همواره رابطه مؤثري با استرس شغلي دارد، پژوهشگران اظهار داشته اند که در بررسي ها سه نوع روابط ديده شده است: روابط با همکاران، روابط درون گروه هاي کار و روابط با سرپرستان و رهبران.
    ساختار و جو سازماني
    ساختارهايي که قدرت تصميم گيري بيشتري به کارکنان خود مي دهند، استرس کمتري ايجاد مي کنند. بررسي هاي انجام شده گوياي آن است که کارکنان سازمان هاي مسطح، رضايت شغلي بيشتري دارند، عملکرد بهتري دارند و از استرس شغلي کمتر شکوه کرده اند. اين آثار متفاوتي که ساختارهاي سازماني گوناگون به بار مي آورند، شايد نتيجه اين واقعيت باشد که هرچه مشارکت کارکنان در تصميم گيري افزايش يابد، کاري که انجام مي دهند برايشان پرمعناتر مي شود و چندين احساس در آنها تقويت مي شود؛ از جمله احساس خودمختاري، مسئوليت، اطمينان و حس کنترل و مالکيت.
    راه ها و روش هاي مديريت منابع انساني
    مجموعه ديگري از عامل هاي نهفته استرس در محيط کار به شيوه هاي کار در مديريت منابع انساني بستگي پيدا مي کند. امروزه، وظيفه منابع انساني در بسياري از سازمان ها در بردارنده اموري است، مانند: آموزش، رشد و توسعه شغلي، برنامه ريزي پيگيرانه، حقوق و مزايا، برکناري از شغل و کارهاي رفاهي و مسائل گوناگون ديگر

    فن آوري و خصوصيات مادي
    در رابطه با متغيرهاي مادي، استرس زماني رخ مي دهد که حداقل شرايط زيستي و ايمني جسماني حفظ نشده باشد. عوامل مادي استرس در محيط کار عبارتند از: دما، ارتعاش و حرکت، هواي آلوده و عامل هاي ارگونوميک
    منبع : http://och85.blogfa.com/8509.aspx